آوا و نوا
علاقه مندان به مباحث موسیقی
 
 

موسيقى لرستان از غنا و گستردگى قابل توجهى برخوردار است؛ اما به دلايل متعددى از جمله هجوم فرهنگ بيگانه و تخريب فرهنگ بومى و نيز پاشيده شدن سازمان ايلى و عشايري، موسيقى اين سرزمين را بى‌هويت و تقليدى ساخت.
بيشتر آنچه که در سال‌هاى اخير بعنوان موسيقى لرستان معرفى شده، بجز نمونه‌هاى اندکي، تنها قرابتش با موسيقى لري، اين است که خوانندگن و نوازندگان آنها لرستانى بوده‌اند با وقفه ايجاد شده در موسيقى اصيل لرستاني، نوعى موسيقى بزمى در لرستان آغاز شد که از موسيقى سنتى شهرى تأثير مى‌گرفت. اما موسيقى واقعى لرستان، موسيقى مقامى بوده است که بجز چند نمونهٔ پراکنده اسناد کافى در اين زمينه وجود ندارد.
اين موسيقى امروزه از نظر مضمون به موسيقى کار، موسيقى مراسم، عروسى و ترانه‌هاى بازى تقسيم مى‌شود. سازهاى لرستان عبارتند از:
سورنا، دهل، کمانچه، ساز چپي، تنبور، دوزله، پيک


ارسال شده در تاریخ : جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 11:0 :: توسط : شیرین

در کردستان لهجه‌ها و آداب و رسوم بسيار متفاوتى وجود دارد. آداب و سنن و فرهنگ آنها ريشه در فرهنگ باستانى دارد و آيين اوستا دارد؛ بطوريکه اعياد ملى - مذهبى ايران باستان مثل مراسم آتش‌افروزى نوروز و ... را پس از گرويدن به اسلام و حتى مسلک‌ها و فرقه‌هاى درويشى و تصوف بيش از نقاط ديگر ايران حفظ کرده و به آنها توجه دارند.
در فرقهٔ على‌اللهي، اجراى موسيقى با بيان اشعارى هجايى در وصف على (ع) و فضايل انسانى او و ساير پيروان اهل حق در مى‌گيرد، که معمولاً در اماکن خاصى انجام مى‌شود. در اين اماکن، همراه نغمهٔ تنبورها مى‌خوانند و گاه گريه سر مى‌دهند و به کردار نيک، پندار نيک و گفتار نيک ارج مى‌نهند.
در طريقهٔ قادريه، شب‌هاى سه‌شنبه و جمعه در تکايا و خانقاه‌ها مراسم ذکر و تليله دارند که با موسيقى عرفانى و طنين دف‌ها همراه است. اخيراً دف دراويش در تنبور‌نوازى اهل حق رسوخ کرده است. رهبران طريقت قادريه و نقش‌بندى بجز دف و نى همهٔ سازها را بر پيروان خود حرام و برخى را مکروه دانسته‌اند.
نغمه‌هاى غيردينى با سورنا و دهل و دوزله در مراسم شادى اجرا مى‌شود. نغمه‌ها حالت غنايى و عاشقانه و توأم با شوخى و مزاح با نوعى لطيفه‌سرايى است.
با سورنا، دوزله و نرم‌ناى همه نوع آهنگى را مى‌نوازند. نغماتى چون: حيران، گريان، زنگي، شلان، سه جار و ...
يک ساز مهم منطقهٔ کردستان شمشال است که در واقع نى چوبانى کردستان است و از فلز ساخته شده و در همه جا بکار مى‌رود.
سورنا، دوزله، نرم‌ناى و دف نيز از سازهاى اين مناطق مى‌باشد. اما سازهاى خانقاه، دف و طاس است.
بطورکلى موسيقى کرد از نظر قدمت شامل دو گروه است؛ يک نوع موسيقى باستانى است با عناوينى چون موره، هوره، لوره، چوبى و نغمه‌هاى سماعى - سنتى و نوعى ديگر نغماتى است از قبيل مقام الله ويسي، مقام کوچه باغي، محمد مسگرى و ترانه‌هاى ملوديک با اشعار هجايي. نوع ديگرى نيز از موسيقى در کردستان وجود دارد که بيت‌خوانى گفته مى‌شود، که نغمه‌اى ساده و بدون وزن و قافيهٔ منظم است که در بيان جنگ سرداران و بزرگان دينى و آيينى و ملى اجرا مى‌شود.

 

 

 

 

 

 

 


ارسال شده در تاریخ : جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:59 :: توسط : شیرین

 

موسیقی شمال خراسان

شمال خراسان شامل شهرهاى بجنورد، اسفراين، درگز، قوچان و شيروان است. بخش عمده‌اى از ساکنين اين نواحى را مهاجرين کرد و ترک تشکيل مى‌دهند. بخشى از موسيقى شمال خراسان، موسيقى کوهپايه‌اى است. اين نوع موسيقى توأم با فرياد است. در کنار آن، موسيقى جلگه و دشت قرار دراد که ملايم‌تر و درونى‌تر است. موسيقى الله مزار، انارکي، دوقرسه، و هراى موسيقى اين نواحى است.
هنرمندان موسيقى در اين مناطق، عاشق‌ها و بخشى‌ها و لوطى‌ها هستند. عاشق‌ها قديمى‌ترين هنرمندان اين منطقه‌اند که نوازندگان سازهاى سورنا، دهل، کمانچه، قشمه و دياره‌اند و از رقصندگان بزرگ شمال خراسانند. بخشى‌ها نوازندگان دوتار، آوازخوان و داستان‌سرا بوده‌اند. در روايات عاميانه، ”بخشي“ فردى استثنايى است که خداوند به او موهبتى عطا فرموده است. لوطى‌ها پيام‌رسانان جامعهٔ خود بوده‌اند. وسيلهٔ آنها يک دايره بوده؛ ممکن بود آنها آهنگ‌هاى رقص را بخوانند يا بنوازند.
سازهاى شمال خراسان عبارتند از: دوتار، سورنا، قُشمه (مشابه دونى در کردستان)، کمانچه، دهل، نى و دپ (دف).

 

 

 
 

 


ارسال شده در تاریخ : جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:58 :: توسط : شیرین

 

موسيقى در فرهنگ اين ناحيه، مقام والايى دارد و تنوعى که در کمتر منطقه‌اى بچشم مى‌آيد، موسيقى کردى موسيقى خواص نيست و در شادي، عزا، حماسه و معالجه بکار مى‌رود. انواع موسيقى کرمانشاهان عبارتند از: موسيقى تنبور که قر‌ن‌ها پيش از اسلام حضور داشته و در بين علويان کوهپايه‌اى زاگرس عموميت دارد و همهٔ بزرگان و مرشدان اين دوره از آن آگاهى دارند. در کرمانشاهان تنبور در منطقهٔ گوران و صحنه رواج دارد
موسيقى ”هوره“ از قديمى‌ترين آوازهاى ايرانى است که در گوران، سنجابي، قلخاني، و کلهر بيشتر مرسوم است. به ظهور تصوب در نقاط کردنشين، اهل سنت و جماعت دراويش قادريه، ”هوره“ را به جذبه و حالت گريه و استغاثه به گونه‌اى خاص مى‌خواندند و به آن رنگى عرفانى دادند که به سوز معروف است. هوره در جنگ نيز خوانده مى‌شود
سياه‌چمانه نيز انواع قديمى و باستانى موسيقى کرمانشاهان است که بيشتر در پاوه و اورامانات مرسوم است. اين آواز داراى تحريرها و حالات بخصوصى است
بيت‌خاني: از انواع موسيقى باستانى ايران است و ريتم مشخصى دارد و با زدن کف همراهى مى‌شود
موسيقى رقص: رقص کردى به مثابهٔ تمرين دلاورى و رزم است که با تفنن آميخته شده است. که معمولاً دست‌هاى رقصندگان در هم گره مى‌خورد و گام‌ها در يک مسير حرکت مى‌کنند
سازهاى متداول در کرمانشاهان عبارتند از: تنبور، سورنا، دف، دوزله (دوني)، شمشال، نرمه‌ نى (نرمه ناي)، دهل، طاس

 

 

 

 

 

 

 


ارسال شده در تاریخ : جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:56 :: توسط : شیرین

 

موسیقی هرمزگان

تاريخ موسيقى اين منطقه به دوران برده‌فروشى و تجارت انسان در اين ناحيه برمى‌گردد که توسط سياهان اجرا مى‌شد.
با گذشت زمان اين موسيقى از محيط جديد الهام گرفت و رنگ و بوى بومى بخود گرفت و موسيقى منطقهٔ نوار ساحلى جنوب متولد شد.
سازهاى اوليه سياهان در بندرعباس را ليوا مى‌گفتند که شامل دهل‌هاى بزرگ و نوعى ساز بادى بود و در مراسم شادى و رقص‌هاى خنجر و رقص ليوا استفاده مى‌شد. سازهاى ديگرى که به مرور زمان متداول شدند شامل کلم (قلم - ني)، دهل، پيپه و کسر بود. در مناطق مختلف اين استان موسيقى‌ها متفاوت بود.
نوعى مراسم آيينى در اين نوايح برگزار مى‌شود که توسط آن بيماران مبتلا به ناراحتى‌هاى روحى معالجه مى‌شوند که نوعى موسيقى درمانى است. موسيقى ”زار“ با ديگر اشکال موسيقى در بنادر جنوب کاملاً متفاوت است و نوازندگان آن هم افراد خاصى هستند. حضور فرهنگ و موسيقى افريقا در کل موسيقى هرمزگان و آداب و رسوم و موسيقى ”زار“ بسيار مشهور است. در اين مراسم گاه آهنگ‌هايى به سبک موليواري، هندى و افريقايى بگوش مى‌رسد.
سازهاى هرمزگان عبارتند از: سورنا، قلم جفتي، جَوَره، گپ دُهل (مارساز)، تمپک (تمبک)، دهل، کِسِر، پيپه و سَمّا.
 

 

 

 

 


ارسال شده در تاریخ : جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:55 :: توسط : شیرین

موسیقی بلوچستان

شاید نام سیستان و بلوچستان و بویژه بلوچستان کمتر به گوش ها خورده باشد و کمتر بر زبان ها جاری شده باشد. منطقه ای در جنوب خراسان بزرگ(خراسان قدیم) و جنوب شرقی ایران باستان. متشکل از دوبخش بزرگ سیستان و بلوچستان که هر کدام جداگانه پیشینه تاریخی کهنی دارند. زابلستان و نماد کهن آن یعنی شهر سوخته و بلوچستان با نامی کهن به نام مَکران که در تاریخ نوشته های باستانی این دو نام به چشم می خورند.
گذشته از تفاوت نام این دو منطقه دارای ویژگی های فرهنگی جدایی نیز هستند که می توان به زبان،آداب و رسوم،موسیقی و برخی باورها اشاره کرد.
زابلستان به جهت این که جزوی از خراسان بزرگ در سده های نخست بوده رنگ پذیری بیشتری از فرهنگ فراگیر پارس داشته و موسیقی آن نیز به صورت محسوسی در موسیقی ملی ما جای خود را دارد و زبان آن نیز برگرفته از زبان پارسی کهن بوده و هست.
اما درباره ی بلوچستان به سبب دور افتادگی و همچنین کوتاهی بخصوص 3حکومت پیشین مهجور و به نوعی بیگانه با فرهنگ فراگیر ایرانی شده است. هرچند رگه های مشترک بسیاری در آنها هست.
موسیقی این منطقه نیز به همان دلایل خاص بودن خود را حفظ نموده و گذشته از این که بسیار راکد مانده از موسیقی و فرهنگ قوم های دیگری چون هندی و پاکستانی رنگ پذیرفته که این روند در دهه های کنونی بسیار محسوس تر است. اما با همه ی این اوصاف این موسیقی به گونه ای دست نخورده و اصیل است که شاید جای پژوهش و بررسی خوبی داشته باشد.
از بزرگان موسیقی بلوچستان می توان به استاد بامری،استاد اسپندار و ظاهرجان اشاره نمود. شاید نام و نوای استاد اسپندار تنها نوازنده ی دونلی ایران برایتان آشنا باشد. استادی که در بسیاری از نسشت ها و جشنواره های بین المللی هنرنمایی نموده و متسفانه در کشور به ایشان بهایی داده نشده.
قطعه موسیقی ای که می توانید دریافت و گوش کنید از استاد ظاهرجان انتخاب شده که البته به زبان بلوچی نیست اما موسیقی آن بلوچی است. امیدوارم مورد پسند قرار گیرد


ارسال شده در تاریخ : جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:54 :: توسط : شیرین

موسیقی تربت‌جام

موسیقی تربت‌جام قدمت و پیشینه‌ای طولانی در فرهنگ ایران دارد.دوتار مهم‌ترین و شایع‌ترین ساز در میان مردم تربت‌جام است که آن را به مهارت تمام می‌نوازند. از مشهور ترین مقامهای موسیقی تربت‌جام می‌توان به این موارد اشاره کرد: مقام الله، نوایی، اشترخجو، سبز پری، کبک زری، سرحدی و جمشیدی. از دوتار نوازان برجسته تربت‌جام می‌توان به غلام‌علی پورعطایی، حسین سمندری، عبداله سرور احمدی، ذوالفقار علی عسکریان اشاره کرد. استاد نورمحمد درپور یکی از خوانندگان مشهور موسیقی تربت‌جام است.


ارسال شده در تاریخ : جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:53 :: توسط : شیرین

موسیقی ترکمن

از ويژگيهاي فرهنگ هر جامعه كه متناسب با محيط زندگي ، عادات و آداب اجتماعي و طبيعت پاك
انساني است، موسيقي در معناي سازها، آهنگ ها و سرودهايي است كه مجموعاً زبان حال و

مترجم احساسات و عواطف مردم است كه از گذشته ي بسيار دور از نسلي به نسل بعد منتقل

شده، به عنوان جزئي از فرهنگ قومي با روح و جان مردم درآميخته به حيات خود ادامه مي دهد.

موسيقي فولكلوريك[1] تركمن به عنوان يكي از غني ترين انواع موسيقي شرق، همانند موسيقي

ساير ملل كه ريشه در عقايد مردم دارد، از ذهن مردم و آرزوهاي آنان الهام مي گيرد و مملو از تنوع

و غناي ملي، حماسي و تاريخي است، كه همچون سرزمين مادري سرگذشتي افتخارآميز و سررشته

به آن دارد. اين موسيقي كه از غمها، شاديها، دردها و شهامت هاي مردمي آنها سرچشمه مي گيرد،

نشانگر احساس، بيان و فرياد مشترك اين قوم، از وراي سال ها كار و كوشش و مبارزه بوده است.

موسيقي در تركمن صحرا از ديرباز به عنوان يك ركن معنوي در زندگي مردم منطقه حضور داشته، و

عمدتاً بوسيله بخشي ها كه سند زنده تاريخ و قوميت مردم اين خطه هستند، حفظ و اشاعه يافته

است. مردم تركمن با موسيقي زندگي مي كنند نه اين كه بر حسب تفنن بدان روي آورند. عموماً

موسيقي تركمن به واسطه ويژگي هاي خود عاري از لهو و لعب بوده و نوعي آرامش به شنوندگان

القا مي كند و شنوندگان درحالي كه گرداگرد بخشي ها نشسته اند در سكوت كامل به نغمه هاي

موسيقي گوش فرا مي دهند.

موسيقي تركمني كه در رديف موسيقي هاي مقامي[2] شناخته مي شود در مقايسه با موسيقي

غير مقامي از محتواي عميق تر و گستردگي بيش تري برخوردار است . موسيقي بزرگ تركمن را

موقام ( مقام ) مي گويند.



مقامات به دو گروه خلق موقامي (مقامات مردمي) و حان موقامي (مقامات درباري) تقسيم مي شوند.



« خلق موقامي » يعني هنر عامّه، تجلي ذوق، فكر و احساس انسان عامي به صورت آثار هنري بدون

هيچ تكلف و در نهايت ساده انديشي . هنري كه بر واقع گرايي و بي پيرايگي و انديشه جمعي استوار

است.

« حان موقامي » يعني هنر خاصّه، هنر تفاخر و مدح و ستايش خان ها و بيگ ها، هنر قراردادي و واقع

گريز كه بر انديشه و خصلت فردي و سليقه شخصي متكي است.



لازم به ذكر است كه خود خلق موقاي (مقامات مردمي) نيز به بخش هاي مختلف و متفاوتي تقسيم

مي شوند كه عبارتند از :

1- مقامات حماسي

خلق موقامي 2- مقامات تاريخي

3- مقامات عاشقانه

موقام لر 4- مقامات عارفانه

5- مقامات طبيعت گرايي



حان موقامي : مدح و ستايش خان ها وبيگ ها




يوسپنسكي Uspenskiy يكي از بزرگ ترين محققين موسيقي كه تمامي موسيقي هاي اقوام ترك

زبان آسياي مركزي را به نت درآورده و تحقيقات گسترده اي در انواع موسيقي اين مناطق نيز به عمل

آورده پس از مطالعات فراوان در فولكلور تركمني « آيدم » (مقامات ) را به انواع زير تقسيم كرده است :



1-آثار ديني و اخلاقي

2-آثار پر مضمون و حزن انگيز هجران و شكوه و شكايت از زندگاني

3- آثار جنگي و شكارچي گري

4- آثار عاشقانه

5-آثار درماني

6-آثار تاريخی



در موسيقي تركمن مقامات و قطعات فراواني وجود دارد كه نعداد آنها حدوداً به پانصد مقام مي رسد كه هركدام از حادثه و حكايتي سخن مي گويند. اسامي برخي از اين مقامات تركمني عبارتند از :



1-گوك دفه موقامي 2- بال صاياد موقامي

3- بيكه حالان موقامي 4- كچ پلك موقامي

5- آت چاپان موقامي 6- آزاد لئق موقامي

كه پرداختن به اين مقامات از حوصله اين سخن خارج مي باشد.



موسيقي تركمن در چهار دستگاه « مخمس ، قرق لار و تشنيد و نوايي » اجرا مي گردد.

موسيقي تركمني را از نظر نقش پيام رساني و تأثير گذاري مي توان به گونه هاي زير طبقه بندي نمود :



الف- موسيقي عاطفي : اجراي اين گونه موسيقي به صورت آوازي است. مادر با آوايي حزين

احساسات و آرزوها و تمايلات عاطفي خود را به فرزندش ابراز مي دارد. اين گونه موسيقي را لالايي

و در اصطلاح تركمني « هودي » Hudi مي نامند.

ب- موسيقي تغزلي : در اين گونه موسيقي خواننده سوز و گداز عاشقانه و شرح هجران و فراق

معشوق را بيان مي دارد. موسيقي تغزلي را مي توان به دو شكل « لأله » خواني و چوپاني خواني

تقسيم كرد. لأله را دختران جوان در جمع همسالان مي خوانند. در اين جمع معمولاً يكي از دختران

سازي به نام « قاوز » Gavuz كه هان زنبورك است مي نوازد و يكي از دختران كه از صدايي خوش

بهره مند است مي خواند و شوري بر مي انگيزد.



ساير انواع مي توان به موسيقي حماسي- رزمي ،موسيقي بزمي و موسيقي آييني اشاره كرد.



در يك نگاه كلي مي توان گفت موسيقي تركمن

از طبيعت و جغرافياي منطقه الهام گرفته است.



صداي حركت ايل ( صداي سم اسبان، هي هي مردان، همهمه گله گوسفندان ) ، صداي آب و باد و باران ،

صداي نفس صيادان و نمد مالان ، صداي چرخ نخ ريسي و شانه قالي بافي ، صداي خنده و گريه كودكان ،

همه اين صداها در برخورد با احساسات و ذهنيات يك نوازنده تركمن، به صورت اصوات موسيقي

درمي آيند.

به ديگر سخن نوازنده هنرمند تركمن همچون هر نوازنده بومي ديگر آهنگ ها و نغمه هايش را با الهام از محيط زيست طبيعي و اجتماعي و فرهنگي خود مي آفريند.


ارسال شده در تاریخ : جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:51 :: توسط : شیرین

اغلب فرهنگ‌هاى پيشرفته علاوه بر موسيقى به اصطلاح سنتى خود، داراى موسيقى ديگرى نيز هستند که به آن موسيقى محلى گفته مى‌شود. موسيقى همهٔ احتياجات مردم را در خود منعکس مى‌کرده است و به تمام شئون فردى و اجتماعى تعلق داشته است. در فرهنگ‌هاى اواخر عصر حَجَر، موسيقى‌دان شفادهنده‌اى است که سلامتى را به انسان بازمى‌گرداند. اين ديدگاه در فرهنگ بسيارى از نقاط جهان و از جمله بخش‌هاى قابل توجهى از ايران ديده مى‌شود. اين بخش از فرهنگ موسيقى احتمالاً جزء فرهنگى کلى‌تر است که قدمت آن به دوران حجر مى‌رسد. در تاريخ‌هاى رسمى هنر از اين گونهٔ موسيقى به ندرت ذکرى به بيان آمده است؛ در حالى‌که بازتاب زندگى عملى و سادهٔ پيشينيان محسوب مى‌شود. موسيقى محلى در قلمرو شاخه‌اى يا گونه‌اى از فرهنگ و هنر قرار مى‌گيرد که به آن فرهنگ عامه مى‌گويند. از ويژگى‌هاى موسيقى بومي، سادگى و بى‌پيرايه بودن آن است. در موسيقى بومى يا محلى ايران از يک‌سو نقش هنرهاى اوليه، باورها، احساسات و به‌طورکلى زندگى گذشتگان را مى‌توان بازيافت و از سوى ديگر جلوه‌هاى طبيعت را جزء اصلى موسيقى محلى ايران را ترانه‌ها تشکيل مى‌دهند. در بسيارى از اين ترانه‌ها يادى از افسانه‌ها و داستان‌هاى آشناى محلى شده است. در روزگاران گذشته بين شعر و موسيقى پيوندى بسيار عميق و استوار وجود داشته است. با آنکه موسيقى محلى به مناسبت نامش چنين بنظر مى‌رسد که در هر محلى بايد رنگ و بوى مخصوص به‌خود داشته باشد و در بسيارى از موارد همينطور است؛ اما پژوهشظهاى انجام شده نشان مى‌دهد که در عين حال با داشتن چنين ويژگي، بين موسيقى بومى نقاط مختلف ايران، شباهت‌هايى وجود دارد. از ويژگى‌هاى موسيقى محلى در ايران کارآيى آن در مراسم مذهبى است. بنابر آنچه در تاريخ آمده مغ‌ها در دورهٔ هخامنشى نيايش‌هاى خود را با آهنگ مى‌خوانده‌اند. موسيقى‌سازى به قدر موسيقى آوازى محلى نتوانسته رشد کند؛ چون موسيقى آوازى از لحاظ تاريخى مقدم بوده و بشر به آسانى توانسته در هر شرايطى و يا در هر مکانى آواز بخواند؛ اما سازها در مراحل پيشرفته‌تر تمدن و به‌تدريج ساخته شده‌اند و سپس مورد استفاده قرار گرفته‌اند. سازهاى بومى و محلى به‌دليل باقى ماندن ساختار اوليه و اصيل آنها و يا لااقل مقدار زيادى از آن ويژگى‌ها در حد خود به شناخت سازشناسى و در نتيجه تاريخ موسيقى ايران کمک مى‌کنند.


منبع: www.aftabir.com


ارسال شده در تاریخ : جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 10:50 :: توسط : شیرین

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آوا و نوا و آدرس 23871.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 57
بازدید هفته : 58
بازدید ماه : 201
بازدید کل : 4359
تعداد مطالب : 87
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1